آدم خوب قصه های من!!
دلتنگت شده ام،
حجمش را میدانی؟
خدا را تصور کن…
آدم خوب قصه های من!!
دلتنگت شده ام،
حجمش را میدانی؟
خدا را تصور کن…
ما را كبوترانه، وفادار كرده است
بامت بلند باد، كه دلتنگيات مرا؛
از هرچه هست، غير تو، بيزار
كرده است...
ای باران روز عاشورا کجا بودی؟؟؟
شرمت باد مگر شش ماهه چند قطره از تورا میخواست؟!؟!
میدانم اگر:
قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم…
دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد…
تا به من ثابت کند…
در تاریکی همه ی ما شبیه یکدیگر یم…
“پناه “؛
میبرم به “خدا “،
از عیبی که؛
“امروز “درخود میبینم
و؛
“دیروز ”
“دیگران را “به خاطر،
“همان عیب”ملامت کرده ام…
محتاط باشیم، در “سرزنش ”
و”قضاوت کردن “دیگران
وقتی ؛
نه از” دیروز او”خبر داریم،
نه از”فردای خودمان”.
در بدترین ما آنقدر خوبی هست
و دربهترین ما آنقدر بدی هست
که هیچ یک ازما را شایسته نیست
که از دیگران عیب جویی کنیم...
اگر قضاوت نادرستی در مورد دیگران بکنیم.
دنیا تمام تلاشش رامیکند تامارا در شرایط او قرار دهد.....
تا به ما ثابت کند در تاریکی همه شبیه همدیگریم....
مهم نیست که چه اندازه می بخشیم . بلکه مهم این است که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود دارد.
او را به خدا سپرده ام ، من دیگر . . .
قادر به ادامه نیست این تن دیگر
در آینه ام ، مباد تکرار شود
این قصه ی تلخ دل سپردن دیگر
***
شعر فوق از دوست عزیزم جناب آقای "حسام رمضان زاده "است